• وبلاگ : هميشه بهار
  • يادداشت : خداحافظ
  • نظرات : 2 خصوصي ، 20 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + برگ خزان ديده 

    سلام بي وفا

    ديگه دوستم نداري ؟

    نمي ياي بگي خديجه اي هست نيست ....

    اين روزها همه بي معرفت شدند .....

    فكر كنم امروز آپديت كنم ... سر بزني جاي دوري نمي ره

    شادكام باشي خانمي

    عاشق كه باشي بي سرزمين مي شوي

    عاشق كه باشي كارهايت بي بهانه مي شوند

    عاشق كه باشي به جاي سلام دلت مي خواهد هر كسي را به خدا بسپاري .. شايد دلت مي خواهد سر خدا شلوغ شود آنگاه به عشق مشغول شوي..

    كجا بودم به كجارسيدم..

    بگذريم..

    گاهي خداحافظي طعم آغاز مي دهد..

    اگر به آغاز مي انديشي به خدايت مي سپاريم

    سبز و بهاري باشي حتي در اين روزهاي برفي و سوز سرما اي هميشه بهار.................

    + برگ خزان ديده 

    سلام

    صد تا سلام

    ميلاد امام مهربوني ها ..... آقا اما م رضا (ع) رو خدمت شما و خانواده گرامي تبريك مي گم

    موفق باشي

    + برگ خزان ديده 

    سلام

    صد تا سلام

    ميلاد امام مهربوني ها ..... آقا اما م رضا (ع) رو خدمت شما و خانواده گرامي تبريك مي گم

    موفق باشي

    + برگ خزان ديده 

    منم اين شعري كه برگ خزان ديده رو نوشته را خيلي قبول دارم ... بعضي وقتي يادمون ميره دور و برمون چه خبره ..... ممنون كه واسه آخرين بارم كه شده به ايرباس سر زديد ... راستي مسافر زيادي از پيش ايرباس رفتن ديگه نخواستن پرواز داشته باشن ... يكي مثل پناهگاه كه مي گه از پرواز مي ترسه ... يكي هم مثل بي پنجره يهويي ديگه نمي ياد 100 رحمت به شما خداحافظي كرديد ... راستي اين برادر زاده تون كه خدا حفظش كنه مثله اينكه خيلي پاش سبك بوده چون تا امد اول باد صبا رفت بعد پناهگاه بعدش بي پنجره ديگه خبري ازش نيست حالا هم شما ...... خوش باشيد هميشه ..... خداحافظ ....

    ياد را ياد بايد داشت هميشه تا كه شاد ياد ياران روزي آرامشي ببخشيد به اين دل شكسته .....

    اين روزا عادت همه رفتن و دل شكستنه
    درد تموم عاشقها پاي كسي نشستنه
    اين روزا مشق بچه‌ها يه صفحه آشفتگيه
    گرداي روي آيينه‌ها فقط غم زندگيه
    اين روزا درد عاشقها فقط غم نديدنه
    مشكل بي ستاره‌ها يه كم ستاره چيدنه

    اين روزا آسمونمون پر از شكسته باليه
    جاي نگاه عاشقت باز توي خونه خاليه
    اين روزا كار آدمها دلهاي پاك رو بردنه
    بعدش اون رو گرفتن و به ديگري سپردنه

    روز گارت شاد ببخشيد مزاحم بوديم من و ايرباس
    + برگ خزان ديده 

    اين روزا عادت همه رفتن و دل شكستنه
    درد تموم عاشقها پاي كسي نشستنه
    اين روزا مشق بچه‌ها يه صفحه آشفتگيه
    گرداي روي آيينه‌ها فقط غم زندگيه
    اين روزا درد عاشقها فقط غم نديدنه
    مشكل بي ستاره‌ها يه كم ستاره چيدنه

    اين روزا آسمونمون پر از شكسته باليه
    جاي نگاه عاشقت باز توي خونه خاليه
    اين روزا كار آدمها دلهاي پاك رو بردنه
    بعدش اون رو گرفتن و به ديگري سپردنه

    اين روزا كار آدمها تو انتظار گزاشتنه
    ساده‌ترين بهونشون از هم خبر نداشتنه
    اين روزا سهم عاشقها غصه و بي‌وفاييه
    جرم تمومشون فقط لذت آشناييه

    اين روزت چشمهاي همه غرق نياز و شبنمه
    رو گونه هر عاشقي چند دونه بارونه غمه
    اين روزا عادت گلها مرگ رو بهونه كردنه
    كار چشمهاي آدمها دل رو ديوونه كردنه

    اين روزا خوشبختي ما پشت مه نبودنه
    كار تموم شاعرها فقط غزل سرودنه
    اين روزا درد آدمها داشتن چتر تو بارونه
    چشمهاي خيس و ابريشون همپاي رود كارونه

    اين روزا دوستها هم ديگه با هم صداقت ندارن
    يه وقتها هم تو زندگي همديگرو جا ميزارن
    جنس دلهاي آدمها اين روزا سخت و سنگيه
    فقط توي نقاشيها دنيا و قشنگ و رنگيه

    اين روزا جرم عاشقي شهر دل رو فروختنه
    چاره فقط نشستن و به پاي چشمي سوختنه
    اسم گلها رو اين روزا ديگه كسي نميدونه
    اما تو تا دلت بخواد اينجا غريب فراونه
    اين روزا دوستهاي خوبم همديگر رو گم مي‌كنن
    دلهاي پاك و ساده رو فداي مردم مي‌كنن
    اين روزها آدمها كمن پشت نقاب پنجره
    كمتر ميبيني كسي رو كه تا ابد منتظره

    مردم ما به هم ديگه فقط زود عادت ميكنن
    حقا كه بي وفايي رو خوبم رعايت ميكنن
    درسته كه اينجا همه پاييزها رو دوست ندارن
    پاييز كه از راه ميرسه پا روي برگاش ميزارن

    اما شايد تو زندگي يه بغض خيس و كال دارن
    چندتا غم و يه غصه و آرزوي محال دارن
    اين روزا بايد هممون براي هم سايه باشيم
    شبها يه كم دلواپسه كودك همسايه باشيم

    اون وقت دوباره آدمها دستاشونو پل مي‌كنن
    دردهاي ارغواني رو با هم تحمل ميكنن
    اگر به هم كمك كنيم زندگي ديدني ميشه
    بر سر پيمان ميمونن دوستاي خوب تا هميشه

    قصه ي رفتن، يه قصه ي قديميه و درد تنهايي اونايي كه مي مونن از اونم قديمي تر.

    نگو ميري هميشه بهار

    آخه مگه مي شه بدون بهار زندگي كرد؟

    ...

    بمان! تا سرود تنهايي طنين افكن در باغ بي بهار نباشد، بمان هميشه بهارم!

       1   2      >