• وبلاگ : هميشه بهار
  • يادداشت : بهونه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    خوبي عزيز ؟ چه خبر؟ از كوچولوي ناز چه خبر؟

    راستي شايد بشه گفت :

    عاشق از معشوق خسته ميشه دوري بهونس

    موفق باشيد و ايرباسي شاد

    ياحق

    سلام خانومي

    تعريفتونو از برگ خزان ديده شنيدم

    اميدوارم كه عمر دوستيتون به بلنداي قرنها باشه

    و بايد تشكر كنم بابت اينكه به حرم دلم اومدي و نظر به اون قشنگي دادي

    من دوباره با نوشتن يه متن در مورد امام زمان(عج) آپم و منتظر حضور سبزت

    هميشه ي هميشه به قشنگي و سبزي بهار باشي نازنين.

    سلام رفيق ....... چه چست و چابك شدي تند تند آپ مي كني... اي ول شعرت هم قشنگ بود. اما بهت مي ياد كه شعرات شادتر باشه

    فعلا ..... تا بعد

    سلام ...

    وقتي نباشد ان كه بودنش علت بودن بود همه چيز را بهانه مي گيرم كه بميرم

    اين از برگ آموختم كه هر چه بر شاخه درخت در انتظار گل نشست هيچ نديد جز زرد شدن و خشك شدن و شكسته شدن و از درخت تنها نيز خسته شد رفت ....

    هر چه انتظار در اين دنيا مي كشيد اين جسم بي وجودم

    نشد كه اوي غائب باز گردد

    وقتي كه رفتنش را به ياد آورد بهانه شد همي هستي برايش

    او نيز تن را بهانه كرده .... دلش پرواز مي خواهد

    حال عيب ندارد كه مرگبار باشد يا كه جان بخش

    -0--0-0-0-0

    خيلي دل نشين بود

    شاد باشيد

    هميشه .... و هميشه ، هميشه بهار باشيد

    ايرباسي كه ....

    راستي گويا اولين پيغام رو دارم مي ذارم ببخشي اگه زيادي بي ربط بوده مابقي كه بيان اميدوارانه تر مي نويسند .