سلام

سواري ااز سمت معشوق مي گويد:

كاش به جاي تو من عاشق بودم و لذت عشق را مي ستودم

موفق باشيد و هميشه بهار

محمد مهدي رو ببوس

ياحق

سلام شاعر ، نوسنده ، وبلاگ نويس

خوبي خانمي /؟؟؟ چي کار مي کني با زندگي ؟؟ ميدوني چيه برگشتم و آپ کردم و منتظرم ... شعرت هم قشنگ بود ..... موفق باشي

گلهاي ياس را، هرشب ميان بستر خود مي پراكنم، آنگاه تا سپيده دم، انگار با توام...

اما

چه خوب بود اگه معشوق هم عاشق بود

چه خوب بود ...

سلام .. ممنون كه با ايرباس سر زديد .... گويا با وبلاگ شما هم بايد خداحفظي كنم ..... بي پنجره كه تعطيل كرده بود .... شما هم كه مي خوايي بريد .... ممنون كه يه مدت مسافر ايرباس بوديد .... و افتخاز هم پروازي داديد .....

//// قسمتي از يكي از همون متنهاي كه اون شب عجيب نوشتم رو براتون مي ذارم يا اون متن انداختيد من رو

///

سلام سخره !!!

آه چه شد كه اين زلالي آب تو را عاشق كرد

آن تو چه پايدار بودي ....

چندين سال است كه اينجا در چند قدمي اش نشسته اي و مينگري

ساكت

صبور

آه چه مجنون ....

گذر زمان رد پا ها در وجودت چه يادگار مانده

ولي چه زيبا و دل نشين

هر روز كه مي گذرد

تو

خوردتر مي شوي

تا كه شايد

خورد ريز هاي تنت پيام رساني شود ......تا بخواني

ديريست كه دلدار پيامي نفرستاد

ننوشت سلامي و كلامي نفرستاد

صدنامه فرستادم و آن شاه سواران

پيكي ندوانيد و سلامي نفرستاد

-0--0--

شاد باشيد ببخشيد كه مزاحم شدم

ايرباسي كه ......